پادیوم بلاگ
رگولاتوری در فینتک

بررسی چشم‌انداز رگولاتوری در بحث بانکداری باز و فینتک

صبا محبی
مقالات

گاهی فناوری با سرعتی فراتر از تصور ما رشد می‌کند و ما متوجه سرعت رشد آن نمی‌شویم. وقتی صحبت از فعالیت‌های مالی می‌شود، جهان شاهد پیشرفت‌های بزرگی است. برای بانک‌ها، فین‌تک خدمات مالی اصلی را مختل می‌کند و خدمات مالی را به سمت نوآوری سوق می‌دهد تا بتوانند همچنان در بازار باقی بمانند. برای مصرف‌کنندگان، این رشد و پیشرفت به معنی دسترسی گسترده‌تر به خدمات بهتر است. چنین تغییراتی خطراتی را برای نهادهای تنظیم‌کننده و ناظران به وجود می‌آورد. این در حالی است که بیشتر شرکت‌های فین‌تکی در مقایسه با بانک‌های سنتی کوچک هستند، اما ریسک‌پذیری بالای آن‌ها ممکن است تعداد مشتریان پرخطرتر را افزایش دهد. در این گزارش قرار است درباره رگولاتوری در فینتک و چالش‌ها و روندهای آن صحبت کنیم. 

افزودن ریسک

اهمیت سیستماتیک بانک‌های دیجیتال در بازارهای محلی خود افزایش می‌یابد. این بانک‌ها که به عنوان نئوبانک شناخته می‌شوند، بیشتر از همتایان سنتی خود در معرض خطرات ناشی از وام‌دهی به مصرف‌کننده هستند، که معمولا دارای بافرهای کمتری در برابر زیان است. زیرا تمایل بیشتری به عدم وثیقه دارد. قرار گرفتن در معرض آن‌ها منجر به ریسک‌پذیری بالاتر در سبد اوراق بهادار و ریسک نقدینگی بالاتر (به ویژه در دارایی‌های نقدی نگه‌داری شده توسط نئوبانک‌ها) می‌گردد. 

این عوامل همچنین چالشی را برای تنظیم‌کننده‌ها ایجاد می‌کند: سیستم‌های مدیریت ریسک و انعطاف‌پذیری کلی اکثر نئوبانک‌ها در رکود اقتصادی آزمایش نشده باقی می‌مانند. 

شرکت‌های فین‌تکی نه‌ تنها خودشان ریسک‌های بیشتری را متحمل می‌شوند، بلکه بر رقبای قدیمی صنعت نیز فشار وارد می‌کنند. به عنوان مثال به ایالات متحده نگاه کنید، جایی که مبتکران وام مسکن فین‌تکی از یک استراتژی رشد تهاجمی در دوره‌هایی که وام‌دهی در حال گسترش است، مانند دوران پاندمی کرونا، پیروی می‌کنند. فشار رقابتی از سوی شرکت‌های فین‌تکی به طور قابل توجهی به سودآوری بانک‌های سنتی آسیب می‌زند و این روند همچنان ادامه خواهد داشت. 

پیشنهاد می‌کنیم یادداشت « از بانکداری سنتی تا ظهور فینتک» را هم بخوانید.

یکی دیگر از نوآوری‌های فناوری، که در دو سال اخیر رشد بسیاری را تجربه کرده‌ است، تامین مالی غیرمتمرکز (DeFi) است. دیفای یک شبکه مالی مبتنی بر کریپتو است که واسطه‌ی مرکزی ندارد. دیفای به لطف بهره‌وری و دسترسی بیشتر، پتانسیل ارائه‌ی خدمات مالی نوآورانه، فراگیر و شفاف‌تر را ارائه می‌دهد. 

با این حال، دیفای شامل ایجاد اهرم هم هست و به ویژه در برابر ریسک‌های بازار، نقدینگی و حملات سایبری آسیب‌پذیر است. حملات سایبری که می‌تواند برای بانک‌های سنتی شدید باشد، اغلب برای این پلتفرم‌ها کشنده‌ است، دارایی‌های مالی را به سرقت می‌برد و اعتماد کاربران را تضعیف می‌کند. فقدان بیمه سپرده در دیفای به این تصور که همه سپرده‌ها در معرض خطر هستند، می‌افزاید. از نظر تاریخی برداشت‌های بزرگ مشتریان اغلب به دنبال اخبار حملات سایبری به ارائه‌دهندگان است. 

فعالیت‌های دیفای عمدتا در بازارهای دارایی‌های دیجیتال رخ می‌دهند، ام هم‌اکنون شاهدا پذیرش رو به رشد سرمایه‌گذاران پیوندخورده با موسسات مالی سنتی هم هستیم. در برخی از اقتصادها، دیفای به سرعت بخشیدن کریپتو کمک می‌کند و این باعث شده که ساکنان محلی به جای ارز محلی از رمزارزها استفاده کنند. 

رگولاتوری افزایش یافته

همانطور که بیشتر فعالیت‌های خدمات مالی از بانک‌های تحت نظارت به نهادها و پلتفرم‌هایی با نظارت کم یا بدون نظارت منتقل می‌شوند، ریسک‌های مرتبط نیز افزایش می‌یابند. علی‌رغم اینکه فین‌تک برای به چالش کشیدن بانک‌های سنتی در زمین بازی خود قدم گذاشته است، آن‌ها چیزی بیش از رقابت به ارمغان می‌آورند. در واقع، این دو اغلب از طریق ارائه نقدینگی و اهرم توسط بانک‌ها به فین‌تک‌ها در هم تنیده می‌شوند. 

این‌ها چالش‌هایی را برای مقامات مالی در قالب آربیتراژ نظارتی (که در آن شرکت‌ها در بخش‌ها و مناطق کم‌تر تنظیم شده حرکت می‌کنند یا فعالیت می‌کنند) و ارتباط متقابلی که ممکن است نیاز به اقدامات نظارتی از جمله حمایت بهتر از مصرف‌کننده و سرمایه‌گذار داشته باشد، ایجاد می‌کند. 

سیاست‌هایی که هم شرکت‌های فین‌تک و هم بانک‌های سنتی را به طور متناسب مورد هدف قرار می‌دهند، مورد نیاز است. به این ترتیب فرصت‌هایی را که فین‌تک‌ها ارائه می‌دهند، تقویت می‌شود و در عین حال ریسک‌ها مهار می‌شوند. برای نئوبانک‌ها، این به معنای سرمایه، نقدینگی و نیازمندی‌های مدیریت ریسک قوی‌تر متناسب با ریسک‌هایشان است. برای بانک‌های مستقر و سایر نهادهای مستقر، نظارت محتاطانه ممکن است به تمرکز بیشتر بر سلامت بانک‌های با تکنولوژی کمتر پیشرفته نیاز داشته باشد، زیرا مدل‌های تجاری موجود آن‌ها ممکن است در بلند مدت کمتر پایدار باشد. 

عدم وجود نهادهای حاکم به این معنی است که دیفای چالشی برای مقررات و نظارت موثر است. در اینجا، مقررات باید بر روی نهادهایی متمرکز شود که رشد سریع دیفای را تسریع می‌کنند، مانند صادر کنندگان استیبل کوین‌ها و صرافی‌های متمرکز ارزهای دیجیتال. مقامات نظارتی همچنین باید حکمرانی قوی را تشویق کنند، از جمله کدهای صنعت و سازمان‌های خود تنظیم‌کننده. این نهادها می‌توانند مجرای موثری برای نظارت رگولاتور را فراهم کنند.