پادیوم بلاگ

آیا مدل اجایل (Agile) هنوز هم کاربردی است؟

صبا محبی
تکنولوژی ، کسب و کار

ایده «تفکر اجایل» به همراه «لین-LEAN» این روزها فراتر از توسعه نرم‌افزارها رفته‌اند و حالا دیگر در بسیاری از محیط‌های کاری از آن‌ها استفاده می‌شود. مانیفست اجایل واقعا انقلابی را در توسعه نرم‌افزار ایجاد کرده است. در این رویکرد شما برای توسعه نرم‌افزار نیاز به گروه‌های بزرگی از افراد ندارید. بسیاری از پروژه‌های متن‌باز که بسیار محبوب و پرطرفدار هستند، توسط تیم‌های توسعه‌دهنده کوچک زیر ۱۲ نفره ایجاد شده‌اند. این تفکر به قدری رشد پیدا کرده که اگر بشنویم کسی در تیم برنامه و بودجه، مدیریت استعداد و یا حتی برگزاری یک مراسم عروسی از تفکر اجایل استفاده کرده، تعجب نمی‌کنیم. 

تفکر اجایل فرایند قدرتمندی برای توسعه محصول است. اما بسیاری از سازمان‌ها از آن استفاده می‌کنند تا از برنامه‌ریزی و آماده‌سازی محتاطانه جلوگیری کنند. اگر آن را با رویکردهای دیگری مانند تجربه‌های عملی مدیریت اجرایی آمازون تلفیق کنیم، نتیجه بهتری به دست خواهد آمد. «کارکردن معکوس» یکی از این رویکردهاست که می‌تواند کاستی‌های اجایل را در ابتدای پروژه‌ها برطرف کند. این یادداشت که بر گرفته از یادداشتی در مجله Harvard Business Review منتشر شده است، نوشته دو نفر از مدیران آمازون است و در این یادداشت علاوه بر بررسی مدل اجایل، روش جایگزین خود را هم معرفی کرده‌اند.

چگونه شرکت‌های اجایل از خودشان هم جلوتر می‌روند؟

مدل اجایل می‌تواند در زمانی که هنوز محصول توسعه پیدا نکرده و یا به دنبال رشد سریع است، مناسب به نظر برسد. در این مرحله مصاحبه با مشتریان و رصد رفتار آن‌ها در عمل ناممکن است، زیرا آن‌ها نمی‌توانند درباره محصول فرضی نظر بدهند. 

راه حل در چنین شرایطی توسعه یک نمونه اولیه یا حداقلی از یک محصول قابل استفاده(MVP) است. از طریق چند اسپرینت دو هفته‌ای تیم محصول می‌تواند چیزی را خلق کند که به اندازه‌ای خوب است که بتوان آن را به مشتریان نشان داد و واکنش آن‌ها را مشاهده کرد. اگر ایده نتواند موفق شود، حداقل تیم در این بازه به سرعت و با سرمایه‌ای اندک متوجه شده که ایده خوبی ندارد و یا حتی در این حین ممکن است ایده‌ی بهتری پیدا کنید. 

استفاده از اجایل دقیقا نقطه مقابل استفاده از رویکرد «کار کردن معکوس» است. این رویکرد در سال ۲۰۰۴ در فروشگاه خرده‌فروشی آمازون استفاده شد و نتایج آن موفقیت‌‌آمیز بود. در ادامه هم آمازون به دنبال به دست آوردن بازار بالقوه بزرگ و فرصت‌های جدید بود. حالا باید چه رویکردی را در پیش بگیرد؟

این شرکت به جای اینکه به سمت توسعه یک محصول قابل قبول برود-چیزی که پیشنهاد همیشگی اجایل است- تصمیم گرفت آرام‌تر پیش رود. جف بزوس، مدیر عامل آمازون اغلب خودش را مدیر ارشد کاهش سرعت می‌نامد. او همیشه مانع از فعالیت آن دسته از تیم‌های برنامه‌نویسی می‌شد که بدون فکر کردن و تمرکز روی حل چالش‌ها و مشکلات مشتری، یک راست به سراغ کد زدن سریع می‌رفتند. 

رویکرد «کار کردن معکوس» مستلزم یک چشم‌انداز کاملا تحقق یافته برای محصول پیشنهادی است. در آمازون تیم‌های برنامّ نویسی باید هفته‌ها و یا حتی ماه‌ها وقت می‌گذاشتند تا تمام پرسش‌های متداول را درباره محصول و اینکه چطور قرار است مشکلات مشتری را حل کند و این راهکار آن‌ها مقرون‌به‌صرفه و در عین حال سودآور است را به ذینفعان و مدیران ارشد شرکت توضیح دهند. پس از این مرحله بود که هر کسی می‌توانست شروع به نوشتن کد کند و در واقع مونتاژ محصول را شروع کند.

 این رویه هنوز هم استفاده می‌شود: همین الان هم در آمازون به چیزی عمل می‌کنند که فکر می‌کنند مشتری را خوشحال می‌کند، حتی اگر در حال حاضر زیرساخت لازم برای تولید آن وجود نداشته باشد. دستگاه کتابخوان کیندل، خدمات ابری AWS و دستیار صوتی الکسا همگی به کمک روش «کار کردن معکوس» ساخته شده‌اند و هر سه توانسته‌اند محصولاتی سودمند و پرطرفدار باشند. با اینکه در حال حاضر رقبای ریز و درشتی دارند، اما سهم بازار نسبتا بالایی را همین حالا هم در اختیار خود دارند. 

سرعت همه‌چیز نیست

مشکل اساسی اجایل، همانطور که بسیاری از شرکت‌ها از آن استفاده می‌کنند، این است که سرعت بی‌امان آن توسعه‌دهندگان را دچار سوگیری و تعصب می‌کند. آن‌ها صرفا می‌خواهند یک محصول بادوام را در چند هفته تولید کنند. بنابراین در یافتن آن چیزی که محصول باید انجام دهند، کوتاهی می‌کنند، یا بدتر از آن در برابر خیلی از الزامات کوتاه می‌آیند و آن‌ها را به تعویق می‌اندازند. 

توسعه‌دهنده‌ها در رویکرد اجایل، به جای صرف زمان برای یادگیری و پیدا کردن راه‌های جدیدی که کسی هنوز نرفته، از مهارت‌هایی که همین حالا دارند، استفاده می‌کنند. آن‌ها محدودیت‌های خود را می‌پذیرند و فقط روی این تمرکز می‌کنند که یک ایده با سرعت رشد بالا را به هر قیمتی توسعه دهند. 

در چنین حالتی، توسعه‌دهنده‌ها جاه‌طلبی خود در مورد یک محصول جدید را از دست می‌دهند. به جای یک پیشرفت بزرگ، آن‌ها فقط به سمت پیشرفت‌های تدریجی در محصولات فعلی تمایل دارند یا اگر هم جسورانه عمل کنند، محصولی با قابلیت ماندگاری و یا بادوام نمی‌توانند بسازند. بنابراین مشتریان نمی‌توانند بازخورد واقع‌بینانه ارائه دهند. دلیلش هم واضح است، توسعه‌دهندگان زمان کافی برای انجام کارهای خود و آماده کردن محصولی ماندگار را ندارند. 

معمولا در چنین تیم‌هایی گفته می‌شود که ما در حال کسب تجربه‌هایی هستیم که برای آینده ارزشمند است، اما این آینده به ندرت پیش می‌آید. خیلی از اوقات روند دو هفته‌ای دوی مارتن تبدیل به هدف اصلی می‌شود و تیم هرگز زمان و فضای لازم را برای از دور نگاه کردن به محصول و پیدا کردن چیزی که واقعا مشتری لازم دارد، ندارند. در عوض تیم‌ها براساس منابعی که از قبل در اختیار دارند، به تکه‌های کوچک فکر می‌کنند و تخمین و چشم‌اندازی از آنچه که پیشرفت بزرگ نیاز دارد، ندارند. 

طرفداران اجایل نگران هستند که رویکرد کارکردن معکوس قدرت و سرعت تیم‌ها را به تحلیل برند و مانعی برای نوشتن کدهای جدید، دریافت بازخورد از مشتریان و … شوند. اما واقعیت این است که سرعت همه چیز نیست. به خصوص وقتی که صحبت از محصولات پیشرو باشد. نوشتن کد را نباید با پیشرفت اشتباه گرفت. با استفاده از رویکرد کار کردن معکوس می‌توان محصولی بسیار موفق را به بازار عرضه کرد. 

چگونه رویکرد اجایل را بهبود بخشیم؟

منظور از این یادداشت این نبود که شرکت‌ها به کلی رویکرد اجایل را حذف کنند. هنوز هم اجایل ابزاری بسیار موثر برای توسعه محصول، به ویژه برای محصولات نرم‌افزاری است. بسیاری از اصول و فرایندهای آن در آمازون استفاده شده و مو.فقیت‌آمیز هم بوده است. به هر حال بیشتر توسعه محصول به صورت تدریجی است و از قبل هم نمی‌توانید این مسیر پیشرفت محصول را به طور کامل حدس بزنید.برای همین کافی است گزینه‌هایی داشته باشید تا در دنیای واقعی بتوانید آن را امتحان کنید و از آن‌ها بازخورد دریافت کنید. 

تیم‌هایی که محصولات موفقی دارند، می‌توانند از اجایل نیز بهره ببرند، زمانی که محصولی با رویکرد «کارکردن معکوس» جلو رفته و مسائل پیچیده آن حل شده است. حالا، زمانی که می‌خواهید وارد مرحله‌ی کدنویسی و ساخت محصول شوید، لازم است از رویکرد اجایل استفاده کنید تا در کم‌ترین زمان ممکن این محصول ساخته شود و از لختی جلوگیری کنید. اسپرینت‌ها شما را در مسیر نگه می‌دارند و تضمین می‌کنند که واقعا چیزی به بازار عرضه می‌شود. 

بنابراین بهترین راه‌حل این است که اجایل را با چیزی مانند «کارکردن معکوس» ترکیب کنید. به عنوان مثال آمازون یاد گرفته که از فرایند «کار کردن معکوس» برای توسعه ایده استفاده کند و در ادامه هم از اجایل برای ساخت و عرضه محصول استفاده کند. اگر غول بزرگی بتواند چنین کاری را انجام دهد و مسیرش را تغییر دهد، شرکت‌های نوپا هم می‌توانند انجامش دهند. 

سوالات متداول

مدل اجایل چیست؟

احایل یک مدلی است که با تکیه بر بندهای مانیفست اجایل به تیم‌های برنامه‌نویسی کمک می‌کند تا در کم‌ترین زمان ممکن بتوانند محصولی را آماده انتشار در بازار کنند. البته این رویکرد در صنعت‌های دیگر نیز استفاده می‌شود.

بزرگتری نقد رویکرد احایل چیست؟

بزرگترین نقدی که به رویکرد احایل می‌توان وارد کرد این است که اهمیت برنامه‌ریزی و تحقیق قبل از اجرا کمرنگ است و در بسیاری از موارد باعث می‌شود در صورت رشد سریع، نتوان محصول را به‌روز کرد.