پادیوم بلاگ
معماری تجربه کاربری در بانکداری باز: چالش‌ها و راهکارها

معماری تجربه کاربری در بانکداری باز: چالش‌ها و راهکارها

رضا دهقان
کسب و کار ، مقالات

بانکداری باز بیش از آنکه یک انقلاب فناورانه باشد، یک انقلاب در نگرش است. انقلابی که دیوارهای بلند و مستحکم بانک‌های سنتی را فرو ریخت و به مشتریان، یعنی صاحبان اصلی داده‌ها، این قدرت را داد تا تصمیم بگیرند اطلاعات مالی‌شان چگونه و توسط چه کسی مورد استفاده قرار گیرد. این گشایش، منجر به انفجاری از نوآوری توسط فین‌تک‌ها و ارائه‌دهندگان خدمات ثالث شد؛ از اپلیکیشن‌های مدیریت مالی شخصی گرفته تا فرایندهای وام‌دهی آنی. اما در میان هیاهوی فنی APIها، استانداردها و مقررات، یک عنصر حیاتی وجود دارد که موفقیت یا شکست این اکوسیستم جدید را رقم می‌زند: تجربه کاربری در بانکداری باز.

اگر بانکداری باز یک موتور قدرتمند است، تجربه کاربری (UX) همان داشبورد و فرمانی است که به کاربر اجازه می‌دهد از تمام قدرت این موتور به سادگی و با اطمینان کامل بهره‌مند شود. یک تجربه کاربری ضعیف، حتی نوآورانه‌ترین ایده‌ها را نیز به پروژه‌ای شکست‌خورده تبدیل می‌کند. چرا؟ چون ما در مورد حساس‌ترین دارایی مردم صحبت می‌کنیم: پول و داده‌های مالی آن‌ها. در این حوزه، اعتماد حرف اول را می‌زند و کوچکترین اصطکاک، سردرگمی یا احساس ناامنی می‌تواند کاربر را برای همیشه فراری دهد. در این پست، دنیای تجربه کاربری در بانکداری باز را کاوش می‌کنیم، چالش‌های منحصربه‌فرد آن را شناسایی کرده و راهکارهایی عملی برای طراحی سفرهای کاربری روان، شفاف و اعتمادآفرین ارائه می‌دهیم.

فراتر از یک رابط کاربری زیبا

وقتی از تجربه کاربری صحبت می‌کنیم، ذهن بسیاری به سمت طراحی بصری، رنگ‌ها و آیکون‌های زیبا می‌رود. با این که رابط کاربری (UI) بخش مهمی از ماجراست، تجربه کاربری در بانکداری باز لایه‌های بسیار عمیق‌تری دارد. این تجربه، کل سفر مشتری را در بر می‌گیرد؛ از لحظه‌ای که برای اولین بار با مفهوم اتصال حساب بانکی خود به یک اپلیکیشن ثالث مواجه می‌شود، تا فرایند پیچیده احراز هویت چندمرحله‌ای و درک اینکه داده‌هایش دقیقا برای چه هدفی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

این سفر، برخلاف بسیاری از تجربه‌های دیجیتال دیگر، با یک پارادوکس ذاتی همراه است: ما از کاربر می‌خواهیم کاری را انجام دهد که سال‌ها از انجام آن منع شده است؛ یعنی به اشتراک گذاشتن اطلاعات مالی خود با یک نهاد غیربانکی. این درخواست، به طور طبیعی با شک و تردید همراه است. بنابراین، هدف اصلی طراحان UX در این حوزه، فقط ساختن یک مسیر آسان نیست، بلکه ایجاد یک پل مستحکم از اعتماد است. هر کلیک، هر صفحه و هر پیامی باید در خدمت پاسخ به سوالات ناگفته کاربر باشد: آیا این کار امن است؟ داده‌های من کجا می‌روند؟ چه کسی به آن‌ها دسترسی دارد؟ و من چه سودی از این کار می‌برم؟

چالش‌های بزرگ در مسیر یک تجربه کاربری بی‌نقص

طراحی تجربه کاربری در بانکداری باز با چالش‌هایی منحصربه‌فرد روبروست که در کمتر حوزه‌ای مشابه آن را می‌بینیم. درک این چالش‌ها، اولین قدم برای یافتن راهکارهای موثر است.

چالش اول: غول بی‌اعتمادی و نگرانی‌های امنیتی

همانطور که اشاره شد، بزرگترین مانع، ذهنیت کاربر است. کاربران به طور غریزی نسبت به اشتراک‌گذاری اطلاعات مالی خود محتاط بوده و نگران کلاهبرداری، فیشینگ و سوءاستفاده از داده‌هایشان هستند. یک فرایند غیرشفاف یا گیج‌کننده می‌تواند این ترس‌ها را به شدت تقویت کند.

چالش دوم: پیچیدگی فرایند کسب رضایت (Consent Journey)

قلب بانکداری باز، کسب رضایت آگاهانه کاربر است. اما این فرایند به طور ذاتی پیچیده است. کاربر باید بفهمد که به چه شرکتی، برای دسترسی به کدام داده‌ها (مثلا فقط اطلاعات هویتی یا کل تراکنش‌های یک سال گذشته) و برای چه مدتی اجازه می‌دهد. ارائه این همه اطلاعات بدون سردرگم کردن کاربر، یک هنر است.

چالش سوم: مسیر پر دست‌انداز احراز هویت (Fragmented Authentication Flow)

فرایند اتصال یک حساب بانکی، یک سفر چندمرحله‌ای است که معمولا شامل سه بازیگر است:

  • اپلیکیشن فین‌تک
  • بانک مشتری
  • و گاهی یک پلتفرم واسط

کاربر از اپلیکیشن شما به صفحه لاگین بانک خود هدایت می‌شود، هویت خود را با احراز هویت قوی که ممکن است شامل رمز ایستا، رمز پویا و بیومتریک باشد تایید می‌کند و سپس دوباره به اپلیکیشن شما بازمی‌گردد. این جابجایی بین محیط‌های مختلف، اگر به درستی مدیریت نشود، می‌تواند بسیار گیج‌کننده و مستعد خطا باشد و کاربر را در میانه راه منصرف کند.

چالش چهارم: زبان فنی و اصطلاحات ناآشنا

مفاهیمی مانند «بانکداری باز»، «API»و  «AISP»، «PISP» و «رضایت‌نامه» برای کاربران عادی مفاهیمی بیگانه و ترسناک هستند. استفاده از این اصطلاحات فنی در رابط کاربری، مانند صحبت کردن به یک زبان دیگر است و فورا یک دیوار بین محصول شما و کاربر ایجاد می‌کند.

چالش پنجم: مدیریت خطاها و وضعیت‌های غیرمنتظره

اگر رمز عبور بانک اشتباه وارد شود چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر اتصال به بانک به طور موقت قطع باشد چطور؟ یا اگر کاربر در میانه راه پشیمان شده و صفحه را ببندد؟ مدیریت این سناریوهای خطا و ارائه بازخورد واضح و کاربردی به کاربر، یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال مهم‌ترین جنبه‌های طراحی UX در این حوزه است.

راهکارها: ساختن پل اعتماد، کلیک به کلیک

حال که با چالش‌ها آشنا شدیم، بیایید به سراغ راهکارهای عملی برای غلبه بر آن‌ها برویم. این راهکارها مجموعه‌ای از اصول و تکنیک‌های طراحی هستند که می‌توانند تجربه کاربری محصول شما را دگرگون کنند.

اصل اول: شفافیت، شفافیت و باز هم شفافیت

ارزش پیشنهادی را در همان ابتدا فریاد بزنید: قبل از اینکه از کاربر بخواهید کاری انجام دهد، به وضوح به او بگویید در ازای این کار چه چیزی به دست می‌آورد. به جای گفتن «حساب بانکی خود را متصل کنید»، بگویید «برای اینکه بتوانیم تمام هزینه‌هایتان را دسته‌بندی کرده و به شما در پس‌انداز ماهانه ۲۰۰ هزار تومان کمک کنیم، نیاز به اتصال حساب بانکی شما داریم».

فرایند را قدم به قدم توضیح دهید: با استفاده از اینفوگرافیک‌ها یا یک صفحه معرفی ساده، به کاربر نشان دهید که قرار است چه مراحلی را طی کند. مثلا: 

  • انتخاب بانک 
  • ورود امن به سایت بانک 
  • بازگشت به اپلیکیشن ما

این کار حس کنترل و پیش‌بینی‌پذیری را به کاربر می‌دهد.

اصل دوم: طراحی انسان‌محور برای فرایند کسب رضایت

از زبان ساده و قابل فهم استفاده کنید: به جای «شما به این AISP اجازه دسترسی به داده‌های تراکنشی خود را به مدت ۹۰ روز می‌دهید«، بگویید “شما به (نام اپلیکیشن ما) اجازه می‌دهید تا برای ۹۰ روز آینده، لیست تراکنش‌های حساب (نام بانک شما) را مشاهده کند تا بتوانیم گزارش‌های مالی هوشمند برایتان بسازیم».

جزییات را لایه‌بندی کنید: تمام اطلاعات حقوقی و فنی را در همان صفحه اول روی سر کاربر خراب نکنید. اطلاعات کلیدی را به صورت خوانا نمایش دهید و گزینه‌ای مانند «مشاهده جزییات بیشتر» را برای کاربرانی که کنجکاوتر هستند، فراهم کنید.

کنترل را به دست کاربر بدهید: به کاربر اجازه دهید دقیقا انتخاب کند که کدام حساب‌هایش (برای مثال جاری یا پس‌انداز) متصل شوند. این حس کنترل، اعتماد را به شدت افزایش می‌دهد.

اصل سوم: یکپارچه‌سازی سفر احراز هویت

تا حد امکان از هدایت مجدد (Redirection) خودداری کنید: برخی از فناوری‌های جدیدتر به شما اجازه می‌دهند که صفحه ورود بانک را در یک وب‌ویو (Web view) درون اپلیکیشن خودتان باز کنید. این کار حس یکپارچگی را حفظ کرده و از سردرگمی کاربر جلوگیری می‌کند.

کاربر را در طول مسیر راهنمایی کنید: وقتی کاربر به سایت بانک هدایت می‌شود، به او پیام‌های واضحی نشان دهید. مثلا «اکنون به سایت امن بانک (نام بانک) منتقل می‌شوید. پس از ورود، به صورت خودکار به اپلیکیشن ما باز خواهید گشت».

وضعیت را به صورت آنی نمایش دهید: پس از بازگشت کاربر به اپلیکیشن، با استفاده از انیمیشن‌ها و پیام‌های واضح (مانند «در حال همگام‌سازی اطلاعات…») به او نشان دهید که فرایند در حال انجام است و او را در حالت تعلیق رها نکنید.

اصل چهارم: طراحی برای خطاها و ایجاد مسیرهای بازگشت

پیام‌های خطای انسانی بنویسید: به جای نمایش یک کد خطای فنی مانند «Error 503: Service Unavailable»، یک پیام قابل درک بنویسید: «متاسفانه در حال حاضر امکان برقراری ارتباط با بانک شما وجود ندارد. لطفا چند دقیقه دیگر دوباره تلاش کنید».

راه حل ارائه دهید: هر پیام خطا باید با یک اقدام پیشنهادی همراه باشد. برای مثال «رمز عبور اشتباه است. ([دکمه: دوباره تلاش کنید) یا (لینک: رمز خود را فراموش کرده‌اید؟)».

اجازه انصراف آسان را بدهید: در هر مرحله از فرایند، یک دکمه خروج یا انصراف واضح در اختیار کاربر قرار دهید تا احساس نکند در یک مسیر یک‌طرفه گیر افتاده است.

طراحی برای انسان، نه فقط برای سیستم

در نهایت، باید به خاطر داشت که تجربه کاربری در بانکداری باز، طراحی برای انسان‌هایی است که با ترس‌ها، تردیدها و امیدهایشان با محصول شما تعامل می‌کنند. موفقیت در این عرصه در گروی توانایی ما برای همدلی با این انسان‌هاست. ما باید بتوانیم خود را جای آن‌ها بگذاریم و از خود بپرسیم: «آیا من به این سیستم اعتماد می‌کنم؟ آیا فرایند آن را به طور کامل درک می‌کنم؟ آیا احساس می‌کنم کنترل همه‌چیز در دست من است؟».

بانکداری باز یک فرصت بی‌نظیر برای دموکراتیزه کردن خدمات مالی و خلق ارزش واقعی برای کاربران است. اما این پتانسیل تنها زمانی محقق خواهد شد که ما بتوانیم با طراحی تجربه‌های کاربری هوشمندانه، شفاف و انسان‌محور، پلی از اعتماد بر فراز دره شک و تردید بسازیم. آینده فین‌تک نه در پیچیدگی کدهایش، بلکه در سادگی و ظرافت تجربه‌ای نهفته است که برای کاربرانش خلق می‌کند. این یک چالش بزرگ است، اما پاداش آن، یعنی کسب وفاداری و اعتماد مشتری، ارزشمندترین دارایی در دنیای مالی خواهد بود.