یک تحقیق در کشور آلمان نشان داده که بخش بزرگی از جامعه هنوز احساس میکنند سواد مالی کافی ندارند. این موضوع با توجه به این که آلمان یک کشور صنعتی و دارای یک سیستم مالی با رگولاتوری سخت است، جالب به نظر میرسد. کمبود دانش در حوزه مالی میتواند در درازمدت تبعات زیادی برای جامعه داشته و منجر به بیثباتی و وابستگی مالی اشخاص شود. نگرانی در خصوص در نبود منابع کافی و معتبر برای آموزشهای مالی در کنار سیل عظیم تولیدکنندههای محتوای غیر تخصصی و گاه فرصتطلبانه، باعث شده تا برخی کشورها و شرکتهای بزرگ به فکر حل این چالش باشند. فناوریها و مفاهیم جدید مانند بانکداری باز نیز نقش اساسی در فراگیری آموزش مالی دارند. در این پست نقش بانکداری باز در آموزش مالی را بررسی میکنیم.
آموزش مالی و توسعه روابط با مشتریان
بازیگران مختلف عرصه مالی سالهاست تلاش میکنند آگاهی مردم نسبت به مسائل مالی را بالا ببرند. اما واقعیت این است که راهبرد بسیاری از این بازیگران برای قشر بزرگی از جامعه کاربردی و جذاب نبوده است. برای مثال اپلیکیشنهای آموزش مالی زیادی وجود دارند که با داستانها، مقالهها، محتواهای تعاملی و ویدیوها تلاش میکنند به افراد در افزایش و بهبود سطح دانش مالی کمک میکنند؛ اما این اپلیکیشنها اغلب در جذب و به خصوص حفظ مخاطب موفقیت چندانی ندارند. علاوه بر این این اپلیکیشنها تنها مفاهیم اساسی و اصلی مربوط به پول و سرمایه را آموزش میدهند و برای هر کشور، منطقه و شخص با توجه به نیازها، مقررات و قوانین شخصیسازی نشدهاند.
بنابراین برای رفع نیازهای مشتریان، بازیگران عرصه مالی با از رویکردهای جدید برای تاثیرگذاری بهتر بهره ببرند. افزایش همکاری و نوآوری کلیدهای اصلی برای ارائه راهکارهای آموزش مالی هستند که بازیگران مالی مانند بانکها و ارائهدهندههای خدمات مالی میتوانند از آنها استفاده میکنند.
بانکها و موسسه های مالی باید بتوانند با مشتریان خود یک رابطه پایدار و بلندمدت توسعه دهند و یک عامل اصلی در این راه تناسب بین نیازهای مشتری و مشاروههای مالی است. در واقع، برای ایجاد یک تعامل موثر بین بانک و مشتری، مشتری باید از سطح دانش مالی خوبی در موضوعات قابل بحث برخوردار باشد. آموزش مالی در صنعت بانکی و مالی بسیار ارزشمند است. طبق گزارش شرکت Deloitte بسیاری از متخصصان این حوزه آموزش مالی را به عنوان راهی موثر برای تقویت روابط با مشتریان عنوان کردهاند. از سوی دیگر، مشتریانی که در بازه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال قرار دارند آموزش مالی را به عنوان چهارمین نیاز مهمی که بانکشان باید تامین کند، معرفی کردهاند.
نقش بانکداری باز در آموزش مالی شخصیسازی شده
بانکداری باز ظرفیت دگرگون کردن آموزش مالی را دارد. بانکداری باز میتواند شکافهای اطلاعاتی را به ویژه در قشر نوجوان پر کند. این قشر انتظار دارند خدمات مالی با زندگی روزمره آنها یکپارچه شود و بانکداری باز میتواند با بهرهگیری از دادههای این مشتریان (با رضایت خودشان) و فراهم کردن زمینه آموزش مالی بر اساس دادههای فردی، آموزش مالی را به سطح بالاتری ببرد.
همانطور که اشاره کردیم، مشکل اساسی خدمات آموزش مالی، عمومی بودن آنها و عدم شخصیسازی بر اساس عوامل مختلف و نیازهای مشتریان است. این چالش با استفاده از بانکداری باز و به اشتراکگذاری دادههای مشتریان قابل حل است. به این ترتیب هر فرد بسته به کشور و منطقهای که در آن ساکن است و میزان درآمد، هزینهها، قوانین مالی و مالیاتی و سطح دانش مالی فعلی، آموزشهای خاص خود را دریافت میکند. حتی این آموزشها میتواند با خدمات مالی مختلف یکپارچه شده و با بهبود این خدمات، سطح جدیدی از آموزشهای مالی را به نمایش بگذارد.
برای مثال فرض کنید برای اولین بار و با استفاده از یک اپلیکیشن مالی یک سرمایهگذاری انجام دهید. بدون دانش سرمایهگذاری، این کار میتواند بسیار پرخطر باشد. اما مطالعه منابع مختلف و حتی یادگیری از طریق اپلیکیشنها و بازیها میتواند بسیار خستهکننده باشد. حال تصور کنید زمانی که قصد دارید سرمایهگذاری خودتان را انجام دهید، یک پیام تعاملی در رابطه نحوه سرمایهگذاری دریافت کنید؛ یا زمانی که قصد دارید سهام یک شرکت را خریداری کنید یک پاپآپ با نمایش تیترهای مربوط و بررسی سیر سهام، ضمن آموزش نحوه سرمایهگذاری به شما در تصمیمگیری کمک کند. چنین سناریویی نشاندهنده ظرفیت بالای بانکداری باز برای بهبود آموزش مالی است.
نوآوری یک شمشیر دولبه است
توسعه فناوریهای جدید باعث شده تا نوآوریهای مالی رشد چشمگیری داشته و خدمات مالی جدیدی به سبد خدمات بازیگران صنعت مالی و بانکی اضافه شود. اما استفاده از این خدمات پیش از آشنایی و یادگیری آنها میتواند بیش از آن که به نفع مشتریان باشد، به ضرر آنها تمام شود. همچنین عدم آشنایی یا آشنایی کم قشر مسنتر با فناوری های مالی نوین باعث میشود که نتوانند از ظرفیتهای این فناوریها برای بهبود کیفیت زندگی خود استفاده کنند.
از این رو، آموزش مالی تعبیهشده در فناوریهای مالی میتواند یک گام رو به جلو برای بهبود سطح دانش مالی کاربران باشد. برای مثال فرض کنید یک اپلیکیشن مالی به تازگی سرویس جدیدی در حوزه اعتبار خرید توسعه داده است که به کاربران اجازه میدهد خرید خود را انجام داده و طی بازههای ۴، ۸ یا ۱۲ ماهه بازگردانند. میزان بازپرداخت به ازای طرح انتخابی تفاوت داشته هرچه بازه بازپرداخت طولانیتر باشد، مبلغ آن نیز افزایش پیدا میکند.
حال یک کاربر که قصد استفاده از این سرویس را دارد، نمیداند با توجه به وضعیت مالی فعلی کدام طرح برای وی مناسبتر است. اینجا یک سرویس آموزش مالی تعبیه شده میتواند به مشتری کمک کند و بر اساس دادههای مالی وی، یکی از طرحها را با دلیل پیشنهاد داده و یا حتی سرویس دیگر و مناسبتری را پیشنهاد دهد. به این ترتیب مشتری ضمن انتخاب مناسبتر، با مفاهیمی مثل پسانداز و هزینهکرد مسئولانه نیز آشنا میشود. اما بدون این آموزش، ممکن مشتری طرحی را انتخاب کند که در نهایت بار مالی بیشتری برای وی داشته و منجر به عدم توانایی وی در بازپرداخت تعهدات شود؛ مسئلهای که هم به ضرر مشتری است و هم به ضرر کسبوکار.
بانکداری باز و بانکداری مشتریمحور
بانکداری باز شرایط را برای توسعه بانکداری مشتریمحور فراهم می کند. بر کسبده پوشیده نیست که کسبوکارهای حوزه بانکی و مالی برای رقابت در این فضای پیچیده و چابک باید تمرکز خود را بر توسعه محصولات مشتریمحور قرار دهند. این یعنی در هر گام مشتری در مرکز توجه باشد و در هر قدم به رفع نیاز یا چالش مشتری توجه شود. آموزش مالی یکی از راههای اساسی است که بازیگرانی مانند بانکها میتوانند با استفاده از آنها مشتریانی آگاهتر و با رفتار مالی مسئولانهتر داشته باشند. این مسئله در نهایت میتواند به کاهش نرخ نکول تسهیلات بازیگران مالی، افزایش سهم بازار مالی و بهینهسازی هزینهها شود.
از سوی دیگر رقابت این بازیگران در عرصه آموزش مالی میتواند به افزایش رقابت بین کسبوکارهای فینتکی و بهبود کیفیت ابزارها و روندهای آموزشی شود. حتی کیفیت سرویس آموزشی تعبیه شده میتواند در تصمیم مشتریان برای استفاده یا عدم استفاده از یک سرویس یا خدمات یک کسبوکار داشته باشد. نقش بانکداری باز در آموزش مالی باکیفیت و هدفمند غیر قابل انکار است. اما چه کسی زودتر وارد این عرصه میشود؟