تحول دیجیتال در حوزه مالی باعث ایجاد نوآوریهای زیادی شده است؛ نوآوریهایی که به مرور باعث تحول نحوه رویکرد ما نسبت به بانکداری شده، نوآوریهایی نظیر بانکداری باز. اما یکی از چالشهای فعلی بر سر این نوآوری اعتمادسازی در بانکداری باز است.
بانکداری باز به توسعهدهندههای اپلیکیشنهای ثالث اجازه میدهد تا از طریق APIها به اطلاعات مالی مشتریان بانکها دسترسی داشته و سرویسهای بهتر و بهینهتری را به آنها ارائه دهند. با این وجود، آزادی و انعطافی که از طریق بانکداری باز به دست میآید چالشهای خاصی در حوزه اعتمادسازی و امنیت نیز به همراه دارد.
با دسترسی افراد و شرکتهای دیگر به اطلاعات مالی مشتریان بانکی، خطر حملههای سایبری و بروز خطاهای انسانی افزایش پیدا میکند که میتواند مشتریان و بانکها را تحت تاثیر قرار دهد. ازاینرو، ساخت و حفظ اعتماد ضروری است.
چرا اعتماد سازی برای بانکها ضروری است؟
امنیت و حفاظت از اطلاعات
امنیت، بنیان هر عملیات بانکی است و در یک سیستم باز، بانکها باید بالاترین سطح استانداردهای امنیتی را رعایت کنند. قوانین حفاظت از اطلاعات شخصی مانند GDPR و PSD2 در اروپا چارچوبهای نظارتی برای محافظت از دادههای مشتریان و در نتیجه ایجاد اعتماد را فراهم میکنند.
نوآوری
با افزایش اعتماد مشتریان، بانکها آنها میتوانند فناوریهای جدید را به سرعت پیادهسازی کنند. افزایش اعتماد باعث میشود مشتریان حاضر به امتحان سرویسهای جدید ارائهشده باشند و این موضوع به رشد نوآوری در زیستبوم مالی و فینتکی کمک میکند.
حفظ و جذب مشتری
اعتماد باعث افزایش وفاداری و رضایت مشتریان شده و ضمن کاهش هزینه حفظ مشتری، شانس جذب مشتریان جدید از طریق بازاریابی دهانبهدهان را نیز افزایش میدهد.
چطور باید اعتمادسازی در بانکداری باز را انجام دهیم؟
پیادهسازی جدیدترین استانداردهای امنیتی
بانکها باید زیرساخت امنیتی سرآمد و کامل داشته باشند. مواردی مانند احراز هویت دوعاملی، بررسیهای امنیتی دورهای و رمزنگاری پیشرفته دادهها باید جزیی از فرایندهای بانکی باشد.
یکپارچهسازی شفاف API
بانکها باید تنها با تامینکنندگان ثالث قابل اعتماد همکاری کنند. یکپارچگی شفاف API به مشتریان اجازه میدهد تا روی اشتراکگذاری دادهها نظارت داشته و ببینند که این دادهها با چه کسانی و با چه هدفی به اشتراک گذاشته میشوند.
رضایت مشتری و آموزش
بانکها باید قبل به اشتراکگذاری داده با کسبوکارهای ثالث رضایت مشتری را جلب کنند. علاوهبراین، آموزش مشتریان در مورد نحوه استفاده از دادههای آنها و اقدامات امنیتی لازم برای جلوگیری از انتشار غیرقانونی دادهها یکی از گامهای ضروری اعتمادسازی است. به این ترتیب مشتریان خود انتخاب میکنند که دادههایشان با چه کسانی به اشتراک گذاشته شود.
معایب عدم موفقیت در اعتمادسازی در بانکداری باز
تاثیرهای کسبوکاری
از دست دادن اعتماد میتواند نرخ حفظ مشتری و جذب مشتریان جدید را کاهش داده و در تامین کاربر برای سرویسهای جدید چالش ایجاد کند. این موضوع در نهایت میتواند تاثیر بسیار بدی بر منابع درآمدی و رشد بانکها داشته باشد.
خطرات امنیتی
هنگامی که میزان اعتماد پایین باشد، مشتریان کمتر از سرویسهای دیجیتالی استفاده کرده و به روشهای سنتی که به طور معمول خطرات بیشتری دارند، تکیه میکنند. این موضوع یک تناقض ایجاد میکند که در آن عدم اعتماد باعث افزایش خطر میشود.
عواقب قانونی
عدم اعتماد مشتریان به پلتفرم دیجیتالی یک بانک در چارچوبهای نظارتی کشورهای مختلف میتواند برای آنها عواقب قانونی به همراه داشته و یا باعث سختگیری بیشتر نهادهای نظارتی شود.
اعتمادسازی اولین گام است
اهمیت اعتمادسازی در بانکداری باز بین مشتریان و بانکها باعث شده تا نهادهای گوناگون به ایجاد استانداردهای بینالمللی برای بانکداری باز روی بیاورند. ایجاد این استانداردها یک گام مهم در اعتمادسازی به شمار میرود. همچنین همگام با نوآوریهای نظیر بانکداری باز باید نگرانیهای اخلاقی مانند سوءاستفاده از دادههای مشتریان وارد فرایندهای تصمیمگیری شوند. عدم توجه به این موضوع میتواند تاثیر چشمگیری بر کاهش اعتماد مشتریان داشته باشد.
در عصر بانکداری باز اعتماد نه فقط یک امتیاز، بلکه یک ضرورت است. ساخت و حفظ این اعتماد نیاز به تلاشهای مداوم و یکپارچه از سوی بانکها، نهادهای نظارتی و کسبوکارهای ثالث دارد. با در نظر گرفتن تمام موارد لازم و جلب اعتماد مشتریان، میتوان از بانکداری باز برای بهبود تجربه کاربری مشتریان و توسعه خدمات نوین بانکی بهره برد. بانکهایی که بتوانند زودتر از سایرین به این مهم دست پیدا کنند، نقش پررنگتری در آینده صنعت مالی نیز ایفا میکنند.