در دنیای دیجیتالی امروزی دادهها نقش حیاتی بازی میکنند. ما هر روز که از خواب بیدار میشویم و گوشی خودمان را نگاه میکنیم، تا زمانی که قبل از رفتن به خواب در شبکههای اجتماعی جستجو میکنیم، در حال بهاشتراکگذاری دادههای خود با دهها اپلیکیشن، سایت و کسبوکار هستیم که از این دادهها برای بهبود خدمات خود بهره میبرند. اهمیت دادهها برای برخی کسبوکارها آنقدر زیاد است که یکی از محورهای اصلی فعالیت آنها را تشکیل داده و برخی نیز مانند شبکههای اجتماعی کل مدل کسبوکاری خود را حول دادههای مشتریان بنا کردهاند. بنابراین رشد اقتصاد دیجیتال به دادهها بستگی دارد.
دادههای مالی یکی از انواع مهم داده است که توسط بانکها، موسسههای مالی و فینتکها جمعآوری شده و در اختیار آنها قرار دارد. برای مثال تمام تراکنشهای حساب شما در بانکتان از جمله دادههای مهم و حیاتیاند که با بررسی آنها میتوان رفتار خرید و نحوه هزینه منابع مالی توسط شما را توضیح داد. اما یک چالش برای استفاده از این دادهها وجود دارد؛ هر موسسه مالی جداگانه و به تنهایی این دادهها را جمعآوری و تحلیل میکند، , و هر کدام بخشی از دادهها را در اختیار دارد.
مزیت یکپارچهسازی دادهها
بانکداری باز با ایجاد جریان دادهها بین بانکها و موسسههای مالی و فینتکها باعث میشود تا کسبوکارها با ایجاد یک تصویر کامل از دادههای مشتریان، خدمات بهینهتر و کاملتری را به مشتریان ارائه کنند. حال تصور کنید دادههای مشتریان با رضایت قبلی آنها به صورت یکپارچه در اختیار کسبوکارها قرار بگیرد. به این ترتیب کسبوکارها بدون آن که نیاز به ثبت درخواست جداگانه داشته باشند، دادهها را به صورت آماده دریافت کرده و آنها را بسته به نیاز خود تحلیل کنند. به این ترتیب زمان و هزینه مورد نیاز برای جمعآوری و تحلیل دادهها توسط کسبوکارها به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده و میتوانند ضمن ارائه خدمات بهتر، با هزینه کمتری آنها را در اختیار مشتریان خود قرار دهند.
در کنار این موضوع سادهسازی دسترسی به دادهها در قالب بانکداری باز به گسترش کسبوکارهای حوزه فینتک و توسعه اقتصاد دیجیتال کمک بسزایی میکند. در واقع بدون یکپارچهسازی دادهها سقف مشخصی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد دیجیتال وجود دارد که به سرعت در حال نزدیک شدن به آن هستیم. بنابراین برای رفتن به مرحله بعد توسعه اقتصاد دیجیتال و گسترش کسبوکارها بر این بستر، یکپارچهسازی دادهها نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است.
به همین دلیل است که موسسه های مالی و قانونگذاران این حوزه در کشورهای مختلف در تکاپوی ایجاد یک چارچوب مشخص و فراهمسازی بستر تبادل دادهها هستند.
چالشهای پیش روی یکپارچهسازی دادهها
اولین و مهمترین چالش اساسی پیش روی یکپارچه سازی دادهها، امنیت است. با توجه به گسترش نفوذهای دیجیتالی و اهمیت بیش از پیش دادههای فردی، یکپارچهسازی و تبادل دادهها باید بر بستری امن صورت بگیرد. این بستر برای ایجاد حس اعتماد در مشتریان و حفظ حقوق آنها در حفظ دادههای خود ضروری است. البته همیشه افرادی خواهند بود که به این موضوع با دیده شک نگریسته و به آن اعتماد نکنند. اما امید آن است که با پیشرفت یکپارچهسازی و توسعه محصولات و ارائه خدمات مفید و بهینه، مزایای یکپارچهسازی دادهها مشتریان را ترغیب کند تا با خیالی آسودهتر دادههای خود را برای یکپارچهسازی در اختیار کسبوکارها قرار دهند.
چالش اساسی دیگر موضوع زیرساخت و نبود یک چارچوب مشخص برای جمعآوری دادهها در موسسههای مالی و کسب وکارهای مختلف است. از این رو قبل از یکپارچهسازی باید چارچوبی مشخص برای نحوه تبادل و ساختار دادهها مشخص شود.
بانکها، محور اصلی یکپارچهسازی دادههای مالی
بانکها و موسسههای مالی به عنوان موجودیتهایی که مهمترین و بیشترین دادههای مالی مشتریان را در اختیار دارند، بازیگر اصلی فرایند بانکداری باز و یکپارچهسازی دادهه به شمار میروند. اما نگرانی از امنیت دادههای مشتریان در دستان کسبوکارها از یک سو و کم بودن منفعت نسبت به هزینه پیادهسازی بانکداری باز از سوی دیگر، باعث شده تا بانکها با سرعتی کمتر از آنچه تصور میشد در این مسیر گام بردارند. البته در منفعت و مزایای بانکداری باز برای بانکها در کنار فینتکها شکی ندارد، اما با توجه به پیچیدگی پیادهسازی بانکداری باز و یکپارچه شدن دادهها، طبیعی است که بانکها با سرعتی کمتر در این مسیر گام بردارند، تا زمانی که پیشرفتهای فناوری به کاهش هزینهها و افزایش مزایا کمک کند.
اقتصاد دیجیتال مسیری جز رو به جلو ندارد
گسترش اینترنت، توسعه فناوری و افزایش تعداد کاربران ابزارها و خدمات آنلاین برای اقتصاد دیجیتال مسیری جز رو به جلو باقی نمیگذارد. دنیای دیجیتال چنان با زندگی روزمره انسان های امروزی پیوند خورده که جدا کردن آن غیر ممکن بوده و با افزایش انتظارات کاربران همگام با پیشرفت فناوری، در جا زدن آن امری محال است. اقتصاد دیجیتال همواره باید در حال پیشرفت باشد و حال در آستانه تحولی دیگر در عرصه تبادل دادهایم که گریزی از آن نیست. اما این که کی یکپارچهسازی دادهها عملی شده و چطور پیادهسازی میشود، مسیر آینده آن را مشخص میکند.